دوست دارم جام را مسی یا رونالدو بالای سر ببرند
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۳۹۷۵
به گزارش ورزش سه و به نقل از ایران ورزشی ، قهرمانی آسیا، قهرمانی جهان و بازیهای کشورهای اسلامی، از جمله رویدادهایی هستند که علی پاکدامن بعد از المپیک توکیو پشت سر گذاشته است. در کنار اینها چند مرحله جام جهانی هم بودهاند که در تمامشان پاکدامن سعی کرده بهترین نتیجه را بگیرد اما وقتی در آستانه سفر به فرانسه با او حرف میزنم، میگوید از عملکردش راضی نیست و امیدوار است در جام جهانی فرانسه به مدال دلخواهش برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از جام جهانی الجزایر، عازم فرانسه هستید تا هم در کمپ معتبر این کشور شرکت کنید، هم جام جهانی.
طبق برنامهای که چیده شده، چهار روز در کمپ کریستین بائو تمرین میکنیم که میشود هشت جلسه تمرین که بسیار باارزش است. در این کمپ بازیکنان زیادی تمرین میکنند. تعدادی از بهترینهای دنیا زیر نظر «کریستین بائو» مربی مطرح فرانسوی تمرین میکنند که حضور ما کنار این بازیکنان حتی در این فرصت کم بسیار آموزنده است. برخی بازیکنان مطرح امریکایی و آلمانی، با این مربی قرارداد بستهاند و با او کار میکنند و ما در این چهار روز میتوانیم کنار این شمشیربازها باشیم. سال گذشته به تنهایی در گرند پری فرانسه شرکت کردم و چند روز در این کمپ بودم. تجربه فوقالعادهای بود. خوشحالم امسال شرایطی فراهم شده که با اعضای دیگر تیم در این کمپ حضور داریم. با توجه به شرایط اقتصادی و بیپولی فدراسیون برنامهریزی برای همین چهار روز و حضور پنج نفر در جام جهانی فرانسه اتفاق خوبی است.
یعنی چهار روز تمرین در چنین کمپی میتواند تأثیر ویژهای روی نتیجه تیم داشته باشد؟
این را نباید فراموش کنیم که 90 درصد کارها در ایران انجام میشود. ما در چند ماه گذشته تمرینات بسیار خوبی داشتیم و آقای قربانی با برنامههای تمرینی که دادند، من را سورپرایز کردند. اما در مورد کمپ هم گفتم که فرصت حضور در کنار چهرههای بزرگ دنیا حتی برای چند روز هم اتفاق ویژهای است.
بعد از رفتن آقای فخری نگرانیهایی به وجود آمد اما به نظر میرسد آقای قربانی خیلی خوب توانسته تیم را جمع کند.
بعد از رفتن آقای فخری خود ما هم فکر میکردیم که به مشکل میخوریم اما آقای قربانی خیلی خوب این جای خالی را پر کردند. در کشورهای دیگر مربی در سطح امین قربانی، حداقل ماهی 10 هزار دلار حقوق میگیرد اما او بدون چشمداشتی همه داشتههای علمی و فنیاش را در اختیار ما میگذارد.
و این روزها اعتماد خوبی به وجود آمده است.
البته این اعتماد به امین قربانی وجود داشت، اما با توجه به اینکه آقای پیمان فخری در رأس کار بودند، فعالیت امین خیلی به چشم نمیآمد. او در این مدت به تنهایی کنار ما بود و حالا هم که قرار است محمد فتوحی بهعنوان کمک کنارش باشد.
در جام جهانی فرانسه بهدنبال چه نتیجهای هستی؟
در بازیهای کشورهای اسلامی، قهرمانی جهان و قهرمانی آسیا، نتیجهای که دلخواهم بود را نگرفتم. یا رنگ مدال چیزی نبود که میخواستم یا اینکه دستم از مدال کوتاه ماند. البته در برخی از مسابقاتی که پشت سر گذاشتیم در بخش تیمی نتایج خیلی خوبی گرفتیم مثل جام جهانی الجزایر. اما در مجموع از خودم انتظار بیشتری داشتم و حالا امیدوارم در فرانسه مدال خوشرنگی بگیرم. فکر میکنم در دو سه مسابقه بدشانسی آوردم و به همین خاطر در یکی دو ماه اخیر همه تلاشم را کردم تا با آمادگی کامل در جام جهانی الجزایر و فرانسه شرکت کنم. البته با توجه به تصادفی که برای مادرم پیش آمد، در یک هفته گذشته کمی ذهنم مشغول بود اما سعی کردم خودم را جمع و جور کنم.
دوران حضور آقای باقرزاده هم در فدراسیون شمشیربازی تمام شد. عملکرد او را چطور ارزیابی میکنی؟
بالاخره در عملکرد هر مدیری میتوان هم نقاط طلایی پیدا کرد هم نقاطی تیره. آقای باقرزاده هم از این قاعده مستثنی نیست. ایشان تلاش زیادی برای رشد شمشیربازی انجام داد و اگر بخواهم در یک جمله عملکرد ایشان را توصیف کنم، میگویم آقای باقرزاده مدیر خوبی بود که میتوانست بهتر باشد.
و انتخاباتی پیش رو است که نتیجهاش مشخص است. فکر میکنی حضور آقای پورسلمان چقدر میتواند به شمشیربازی کمک کند؟
آقای پورسلمان از جنس شمشیربازی است و خیلی خوب فضای این رشته را میشناسد. البته با توجه به مشکلات اقتصادی و بیپولی فدراسیون، کار خیلی سختی در پیش دارد. در این روزها اعزام تیم به مسابقات خارج از کشور بسیار سخت شده اما با وجود این سختی، شاهد این هستیم که تلاش میکند تا سفرهای تیم ایران حذف نشود. همین که با پنج بازیکن در کمپ و جام جهانی فرانسه شرکت میکنیم، نشان میدهد که چقدر تلاش میکنند.
مسابقات تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی را دنبال میکردی؟
با توجه به شرایطی که وجود داشت و مشکلاتی که کشور دارد، واقعاً فوتبال خیلی برای من در اولویت نبود اما بازیهای تیم ملی را نگاه کردم و خیلی افسوس خوردم. اگر قرار بود که تیم ملی شش گل از انگلیس بخورد و به مرحله بعد صعود نکند، کاش حداقل طور دیگری در موردش تصمیم گرفته میشد. ای کاش به بازیکنان جوانی مثل میلاد سرلک، مهدی قایدی و نورافکن فرصت داده میشد تا بازی در جام جهانی را تجربه کنند و خودشان را نشان بدهند. در فرصت کمی که به ابوالفضل جلالی داده شد، دیدیم که چقدر عالی بود و حتماً در زمان بیشتر، عملکرد بهتری میتوانست داشته باشد.
پس منتقد کیروش هستی.
من طرفدار اسکوچیچ نیستم و همیشه کیروش را دوست داشتهام. در تمام سالهای گذشته و حتی قبل از همین دوره جام جهانی هم معتقد بودم که کیروش مربی خوبی است و میتواند به تیم کمک کند اما با تصمیماتی که در جام جهانی قطر گرفت، به این نتیجه رسیدم که او هم مهره سوخته است. مطمئناً اگر با مربی ایرانی مثل یحیی گلمحمدی، علی دایی یا مربیان مطرح دیگر در جام جهانی شرکت میکردیم، نتایج بهتری میگرفتیم. به نظرم چیزی که بعد از جام جهانی برای فوتبال ما ماند، حسرت است و فقط میتوانیم بگوییم که چقدر حیف شد. درست است بازی تدارکاتی خوبی نداشتیم یا حواشی برای تیم به وجود آمد اما توان فوتبال بیشتر از اینها بود. البته در مورد بازی با انگلیس باید بگویم که در نیمه اول این بازی شرایط از حالت طبیعی خارج شد و ما نباید به نیمه اول خیلی توجه کنیم و در اصل نیمه دوم و اختلافی که رقم خورد، نشاندهنده توان اصلی ما بود. به هر حال ما گاهی فراموش میکنیم که تیم حریف هم خدا دارد!
فکر میکنی کدام تیم قهرمان جام جهانی 2022 میشود؟
من همیشه طرفدار برزیل بودهام و این تیم را خیلی دوست داشتهام. اما در این جام جهانی دوست دارم که جام را یکی از این دو بازیکن بالای سر ببرد؛ مسی یا رونالدو. این دو بازیکن را خیلی دوست دارم و حیف است که این دو بازیکن بزرگ بدون جام از فوتبال خداحافظی کنند. ضمن اینکه با توجه به بازیهایی که آرژانتین انجام داده، فکر میکنم این تیم شانس بالایی برای قهرمانی دارد.
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: علی پاکدامن جام جهانی فرانسه چهار روز تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۳۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط یکی از معلمها میداند
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چهکاره میشود را میتوان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت میکنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشهای بسیار دیده میشود.
مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال میشویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچهها «یک چیزی» میشوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.
خالهها و داییها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی میرسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آنها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمیرسیدید.
عموها و عمهها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم میکردند و اگر شما را دوست داشتند میگفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی میشود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» میگفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمیشود.
بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جستوجو در بین معلمهای مدرسه بود. نه اینکه معلمها بدانند؛ اما یکی از معلمها معمولاً میفهمید. شما باید بگردید و برای هر دانشآموز آن معلم خاص را پیدا کنید.
از نظر مشاوران مدرسه که همه دانشآموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر میخورند. معلمها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانشآموزان آخرش از راه بهدر میشوند و از این حرفها! اما یک معلم هست که انگار همهچیز را میفهمد، یکی که هر دانشآموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.
من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر میکردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم میگوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!
اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چهکاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.
خیلی دوست نبودیم، اما میتوانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضیها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدتها من را میدید نمیشناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…
کد خبر 6094247